Thursday, July 20, 2006

عاشق و معشوق و اون گل سرخ
عاشق تنها ايستاده كنار اسكله ، بين موج موج آدم ، او نگاه مي كنه به موجهاي دريا و تو فكره!!!به تنهايي خودش ، به عشق خودش ، به...
اونطرف تر از اسكله ، معشوق نشسته روي صخره هاي كنار ساحل ، تنهاي تنها ، با يه شاخه گل سرخ در دست ، دور از موج موج آدمها ، او نگاه مي كنه به زلال دريا ، به موج دريا ، به اون ماهي تنهاي توي دريا ، او زل زده به زلال آب ، زل زده به ماهي غمگين!!! چقدر آشناست اين ماهي غمگين براي او ...
اثري ازمعشوق نيست ...
شاخه گل سرخ روي صخره افتاده ... فقط يه گلبرگ گل سرخ روي آب شناوره ! ممكنه كه ... ؟؟؟
دوماهي به هم رسيدند ، به بيرون آب نگاهي مي ندازن ،اونها مي بينن كه اون بيرون ، روي صخره هاي كنار ساحل يك عاشق و يك معشوق بهم رسيدن ، دو ماهي از داخل آب تصوير مبهمي از عاشق و معشوق مي بينن ، تصويري مبهم ازعاشق و معشوق و اون گل سرخ ، تصويري مواج از وصال .........

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

salam.
webloget odgd [hgfi
khaste nabashid
mamnoon misham be manam sari bezanid
plz
mamnoon
http://rezacapola.blogfa.com/

5:06 PM  
Anonymous Anonymous said...

salam ...
mage mishe jaleb nabashe?!!!

10:57 PM  
Anonymous Anonymous said...

anan ke khak ra be nazar kimiya konan
aya bovad ke gushe chashmi be ma konand !!!

in yeki az sar mashgham bud
..._nz19

1:23 AM  

Post a Comment

<< Home