Friday, February 24, 2006

تلمبه اي بنام قلب
راستي كه اين تلمبه اي كه آدما بهش مي گن قلب به هيچ دردي نمي خوره جز پمپ كردن خون ، واسه اينكه بيشتر زنده بمونن و به كثافت كاري ادامه بدن، ، واي چه اسم مسخره اي ، قلب ، اه ، ق قسم دروغ خوردن ، ل لاف زدن، لحظه ها رو تباه كردن و ب بودن و گند زدن ، اينه فرهنگ لغات قلبهايي كه من ديدم ، به چه دردي مي خوره اين قلب ، تلمبه اي براي پمپاژ خون ، براي تداوم نكبت ، اين كار اصلي اين پمپ صنوبري هست كه تو سينه آدما تالاپ تولوپ مي كنه ، گفتم آدما ، بيشتر حالم بهم خورد ، اه اه ، يه چيزي بگم پيش خودمون بمونه ، نموند هم زياد موردي نداره ، اين آدما واقعاً حال آدم رو بهم مي زنن ، اه
داشتم از اين تلمبه حرف مي زدم ، كجا بوديم ، آهان ، اينكه ملت زنده هستن كه هر غلطي كه خواستن بكنن و بعدش هم گور بگور شن، ته ته ته ماجرا همينه ، آره عزيزان...
اميدوارم كه اين تلمبه لااقل نزنه زيرش ، فرصت مي خوام ، هي تلمبه من با توام ، منو زنده نگه دار پسر ، مي خوام مثل بقيه شم ، نه اينكه نيستم ، هستم ، خوبم هستم ، مثل همونايي كه همه مي بينين ، ولي مي خوام تك تك باشم ، همتا نداشته باشم ، بي رقيب ، بهترين ، گوش تو با منه تلمبه ، منو يه موقع وسط راه نذاري ، مي خوام مثل بقيه شم ، تلمبه جون كه تو سينه من داري مي زني تو سر خودت ، يه لطفي كن ، منو زنده نگه دار ، يه كاري دارم كه بايد انجام بدم .. اوكي پسر ، مرسي

0 Comments:

Post a Comment

<< Home